مدیریت ارزیابی و تحلیل بازار و مدیریت ارزیابی آن نوعی تحقیق و بررسی از بازار خاصی که مد نظرتان است و در طی آن اطلاعاتی به دست می آید که به اخذ بهترین تصمیم درباره کسب و کارتان به شما کمک می کند و شما را آگاه می کند که آیا این بازار برای صنعت و پیشه شما مناسب است یا خیر. یک مدیر باید بتواند در جهت پیشرفت کار و رسیدن به موفقیت و همچنین جلوگیری از شکست، این داده ها را تجزیه و تحلیل کند.
مدیریت ارزیابی بازار می تواند نقش کلیدی در کار شما داشته باشد. که به زمان، مکان، محدوده و جنس افراد بستگی دارد و باید از زوایای مختلف بررسی شود. تحلیل بازار می تواند یک شرکت یا صنعت را سرنگون یا پابرجا کند. نگاه باید به نیاز مصرف کننده باشد و خوب بررسی شود و براساس نیاز مشتری قدم به بازار بگذارید.
در نهایت اگر به دنبال راه اندازی صنعت و حرفه جدید هستید یا می خواهید کسب و کارتان را افزایش دهید، این تحلیل کمک شایانی به شما خواهد کرد تا جذابیت ها و تهدید های بازار پیش رو را بشناسید. این تحلیل یک تخصص کاملا حرفه ای است که مدیر باید با دانش آن را انجام دهد و خطا و اشتباه در آن جایز نیست. همچنین مدیریت ارزیابی می تواند یک شرکت را دگرگون کند و تحلیل درست آن در راستای درآمدزایی و رسیدن به سود کلان به شما کمک می کند. همواره بخشی از مدل کسب و کار و اسنادی که به عنوان طرح تجاری تنظیم میشوند، به تحلیل بازار اختصاص پیدا میکند.
از دیگر روش های مدیریت ارزیابی بازار باید به اندازه بازار (Market Size) توجه بسیار کرد. به این منظور که چه تعداد از مردم در حال خرید چیزهای مشابه هستند؟ (به طور مثال اندازه بازار دورههای آموزشی سبدبافی خیلی کوچک است، اما اندازه بازار داروهای سرطان خیلی بزرگ است.)
برآورد سرعت در بازار (Speed to Market) در مدیریت ارزیابی بسیار مهم است. به این معنا که چقدر سریع میتوانید یک چیز جدید بسازید و بفروشید؟ (به طور مثال شما میتوانید به سرعت به همسایهتان پیشنهاد دهید که چمنهای حیاط خانهشان را کوتاه میکنید، و این کار را انجام دهید اما تصمیم می گیرید که یک بانک بزنید و افتتاح آن بانک سالها زمان میبرد.)
سرمایهگزاری اولیه (Up-Front Investment) نیز در بحث مدیریت ارزیابی بسیار حائز اهمیت است. قبل از اینکه آماده فروش باشید، چقدر باید سرمایهگزاری کنید؟ (به طور مثال برای خدمتکار بودن، به یک سری محصولات ارزان تمیزکننده نیاز دارید، برای استخراج طلا، به هزینههای میلیونی احتیاج دارید تا زمین و تجهیزات حفاری بخرید.)
معمولا معیارهای محبوب سنجش موفقیت بازاریابی نظیر سهم بازار، بهخوبی درک نمیشوند و مورد استفاده نامناسب قرار میگیرند. سهم بازار معیاری بسیار محبوب است. در یک نظرسنجی از مدیران ارشد بازاریابی، ۶۷درصد سهم بازار بر اساس دلار خالص را معیاری بسیار مفید دانسته و ۶۱ درصد ارزیابی سهم بازار براساس واحدهای فروخته شده را مفید قلمداد میکنند.
معمولا دو راه برای بهرهبرداری از سهم بازار پیش روی مدیران وجود دارد: سهم بازار بهعنوان هدفی نهایی و سهم بازار بهعنوان معیاری برای اندازهگیری متوسط موفقیت. استفاده از سهم بازار بهعنوان هدفی نهایی به سختی قابل توجیه است. بسیاری از مدیران بر این باورند که هدف عالی یک کسبوکار به حداکثر رساندن منافع سهامداران است، هرچند برای برخی مدیران هدف فعالیت در راستای منافع ذینفعانی نظیر کارکنان و مشتریان نیز تعریف میشود. با این حال افزایش سهم بازار برای هیچکدام از این گروهها هدف نهایی معناداری نیست: اگر هدف این است که بازده سرمایهگذاری سهامداران به حداکثر ممکن برسد، افزایش سهم بازار بدون سودآوری نقش خاصی در تحقق این هدف نخواهد داشت. با این وجود، یافتهها حاکی است مدیران بازاریابی معتقد هستند اولویت بخشیدن به سهم بازار حداکثری، موضوعی مهمتر از افزایش سودآوری است. بهطور کلی، پژوهشهای انجام شده در خصوص رابطه بین سودآوری و سهم بازار پیچیده و مبهم هستند. قاعدهای کلی وجود ندارد و اهمیت سهم بازار از بازاری به بازار دیگر متفاوت است. سهم بازار پیچیدگیهای دیگری هم دارد. برای نمونه، شناسایی رقبا در بازاری خاص میتواند در این راستا کمک کننده باشد. دستهبندی محصولات در حال تغییر در صنعت تولید کامپیوتر را در نظر بگیرید. آیا تبلتهای موجود در بازار با بازار لپتاپ رقابت دارد؟ پاسخ مشخص است: خیر.
بهمنظور بهرهبرداری بهتر از سهم بازار بهعنوان یک معیار، مجموعهای از قواعد پیشنهاد شده است. نخست، از سهم بازار بهعنوان هدفی غایی استفاده نکنید. دوم، چشمانداز سایر کسبوکارها را در نظر داشته باشید. آیا این کسبوکارها در برابر افزایش سهم بازار شما رفتار مطلوبی نشان خواهند داد؟ سوم، مصرفکننده را فراموش نکنید.
اگر نمیتوانید با بیانی ساده و منطقی منافع افزایش سهم بازار را برای مصرفکننده شرح دهید، بدانید که افزایش آن ارزشی برای آنها نخواهد داشت. و در نهایت اینکه، بررسی کنید که آیا سهم بازار محرک خوبی برای سودآوری است یا خیر؟ برای مثال، آیا سهم بازار بالا به سودآوری بیشتر ختم میشود یا نه. به خاطر داشته باشید که این موضوع با بررسی همبستگی سودآوری و سهم بازار تفاوت دارد. شرکتهایی که محصولات برتری تولید میکنند از سهم بازار بالا و سودآوری بیشتر برخوردار هستند و تولید محصول برتر تنها دلیل این حالت است. این به معنی همبستگی دو معیار مذکور است، اما لزوما به معنای افزایش سودآوری همگام با افزایش سهم بازار نیست.
توجه به رقبا هم برای سازمان های پیشرو و هم برای سازمان های پیرو از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از دغدغه های مدیران سازمان ها، شناخت اهداف، برنامه ها، اقدامات و وضعیت عملکردی رقبا در بازار است. شناخت رقبا به سازمان این امکان را می دهد تا تصمیم های منطقی و به موقع را متناسب با حرکت رقیب در پیش بگیرد تا بدین ترتیب بتواند سهم بازار خود را حفظ یا افزایش دهد.
بخش تحلیل رقبا، یکی از بخشهای اساسی و کلیدی در تدوین استراتژی یک کسبوکار هست. ۲ دلیل اصلی اهمیت تحلیل رقبا در طرح کسبوکار این است که اولا شما از طریق این تجزیهوتحلیل، با آگاهی از بازار وارد حوزه کاری خود میشوید و ثانیا یک تفاوت و تمایزی را نسبت به رقبا برای شما ایجاد خواهد کرد. بدیهی است که تحلیل رقبا زمانبر و دشوار است؛ اما میتوانید اطلاعاتی در حد معمول و دادههای ضروری و لازم را که تأثیر به سزایی خواهد داشت را جمعآوری و طبقهبندی نمایید.
در ابتدای کار باید به تجزیهوتحلیل بازار بپردازید و بعد از شناسایی و تحلیل رقبا، رفتار کسبوکاری خود را بهگونهای طراحی کنید که مشتری، محصول شما را به رقبا ترجیح دهد.
تحلیل رقبا به معنای ارزیابی نقاط قوت و ضعف رقبای فعلی و بالقوه و همچنین شناسایی فرصتها و تهدیدهای موجود در بازار و حیطه کسبوکاری شما است. در اصل شما از طریق تحلیل رقبا به شناسایی و ارزیابی استراتژیهای رقبایتان دست مییابید و میتوانید نقاط ضعف خود را به نسبت رقبا رفع کنید.
تجزیه و تحلیل رقبا بخش مهمی از طرح بازاریابی کسب و کار شما می باشد که با کمک آن میتوانید استراتژیها و متدهایی را جهت افزایش فروش محصولات و خدمات خود انجام دهید. وجود رقبای زیاد در یک کسب و کار، شما را وادار به رقابت میکند و باعث میشود که شما بهترین کیفیت را به مشتریان ارائه بدهید؛ بنابراین این رقبای شما هستند که موجب پیشرفت کسبوکار شما میشوند.
همیشه به یاد داشته باشید که رقبای شما مثل خود شما، حضور فعالی دارند و می خواهند در کسب و کار خود پیروز شوند. با انجام تحقیقات رقابتی شما قادر هستید که به موارد زیر پی ببرید:
راه های زیادی برای شناسایی رقبا وجود دارد. با هر کدام که راحتتر هستید شروع کنید. اینترنت هم ابزار مناسبی برای تحلیل رقبا است. شما می توانید محصولات و خدمات خود را در اینترنت جستجو کنید و ببینید کدام برندها شامل محصولات و خدمات شما هستند. از شبکه های اجتماعی هم می توانید استفاده کنید تا روند کاری رقبای خود را در بسترهای مختلف بررسی کنید.
پس از شناسایی رقبا، باید بررسی کنید که رقبای شما جزو کدام دسته هستند تا استراتژی خود را دقیق تر بچینید و تحلیل و آنالیز دقیق تری از رقبا داشته باشید.
© کلیه حقوق علمی، مادی و معنوی این وب سایت متعلق به شرکت حساب و کتاب ایرانیان می باشد